توبه نصوح یعنی توبه واقعی بی بازگشت. این اتفاق زمانی رخ می دهد که انسان تصمیم قاطعی برای بنده شدن داشته باشد. یعنی کاملا به اشتباه بودن راهی که تا کنون در متابعت از شیطان و نفس اماره رفته پی ببرد و اهمیت و نتایج عظیم بندگی خداوند را بداند و با عزمی استوار تصمیم بگیرد که راهش را کاملا عوض نماید و به جبران گذشته بپردازد.
ابتدا متذکر می شویم هر گناهی علاوه بر شرایط عمومی توبه راهکار خاص خود را نیز می طلبد، بنابراین در صورتی که به نوع گناه خاصی اشاره می کردید، بهتر می توانستیم در خدمت شما باشیم. اکنون که به طور کلی در مورد توبه سوال کرده اید، ناچاریم به شرایط عمومی توبه اشاره کنیم.
قبل از بیان حقیقت توبه در مقدمه لازم است به این نکته بسیار مهم و اساسی توجه کنید که هدف زندگی چیزی جز خداشناسی و خداپرستی و رسیدن به قرب خداوند نیست. قرآن کریم می فرماید: و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین (سوره بینه، آیه 5 ). مردم هیچ ماموریتی ندارند جز این که دستورهای دین را مخلصانه برای خدا انجام دهند; یعنی فهمشان و عملشان برای خدا باشد و محصول اخلاص نیز لقای الهی است. خلاصه پیام این آیه شریفه آن است که ما جز عبادت خدای متعال کاری در این دنیا نداریم و چون عبادت با هدف قربت و نزدیکی به خداوند انجام می شود، می توان گفت ما جز نزدیک شدن به خداوند در این دنیا کاری نداریم.
چه قدر این آیه زیبا است و چه مقدار تکلیف انسان را روشن می کند. دلیل آن هم این است که ما مخلوق مظهر خداوند هستیم و مظهر خدا, کاری جز شناخت خدا و کسب رضایت خدا و ارتباط با خدا و قرب به خداوند ندارد. البته کمال و سعادت او هم در همین رابطه با خداوند است و از همین طریق به همه چیز می رسد. حتی ارتباط با خود و ارتباط با طبیعت و جامعه نیز در همین راستا- یعنی در راستای ارتباط با خدا و پرستش او- توجیه می شود.
تنها از این طریق است که به راستی استعدادهایمان شکوفا می شود و توانایی های نهفته در وجودمان به منصه ظهور می رسد و به کمال و سعادت می رسیم. البته مفهوم و حقیقت عبادت بسیار فراگیر است و شامل تمام فعالیت های انسان در زندگی می شود. حتی خوردن و خوابیدن و ازدواج انسان بیرون از حیطه عبادت و پرستش خداوند نیست.
قرب و نزدیک شدن به خداوند تنها یک نیت لحظه ای برای عبادت نیست، قرب الی الله یک قصد است. قصد یعنی مقصد داشتن و در راه بودن. مومن و کسی که اعمالش را با نیت قرب انجام می دهد، در حقیقت در راهی قرار دارد که مقصد و مقصود آن خدا است. آنوقت مهمترین عاملی که در چالش کلی با این راه و مقصد است گناه است، گناه یعنی خروج از مسیر عبودیت و قرب الهی. حرکت کردن در مسیر خدا با خروج از مسیر خدا در تناقص با هم هستند و یک مومن نمی تواند هم در راه باشد وهم از راه خارج شود. سعادت انسان این است که در راه خدا باشد و گناه سعادت او را به شقاوت تبدیل می کند و حال و آینده انسان را به تباهی می کشاند.
حقیقت توبه:
توبه در حقیقت پشیمان شدن از گناه و بازگشتن از راهی است که انسان در گذشته بر خلاف رضای پروردگار رفته است. توبه حقیقی نیز همان توبه نصوح است؛ یعنی توبه و پشیمانی بدون بازگشت. اگر کسی احساس کند که واقعا از گذشته خود نادم و پشیمان گشته و راه خود را به سوی خداوند عوض کرده، باید بداند که اهل توبه واقعی است و اینچنین توبه ای هرگز رد نمی شود. به عبارت دیگر مشکل و نگرانی ای که در زمینه قبول توبه وجود دارد، از طرف خداوند- یعنی پذیرنده توبه- نیست؛ بلکه مشکل از جانب خود توبه کننده است که آیا موفق می شود راه خود را به سوی خداوند تغیر دهد یا نه؟
دوست عزیز
بدان که هر گناهی قابل توبه است؛ چرا که خداوند خود فرموده است : «ان الله یغفر الذنوب جمیعا » خداوند همه گناهان را می آمرزد. در برخی موارد مانند «غیبت و تهمت» طلب رضایت از غیبت شونده نیز در صورت امکان لازم است، ولی در مورد گناهانی همچون «ارتباط با نامحرم»، پشیمانی واقعی، تصمیم بر عدم تکرار و طلب مغفرت از خداوند برای توبه کافی است.
در آیه 70 سوره فرقان بیان شده است: «إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آوردند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را به حسنات تبدیل میکند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است».
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید : ... پس هر کس گناهی مرتکب گردیده، اگر سه کار انجام دهد، افزون بر آن که از عذاب سخت و جاودان روز قیامت نجات مییابد، گناهانش به حسنات تبدیل میگردد:
1. توبه یا بازگشت از گناه.
کمترین مراتب توبه پشیمانی است. اگر توبه حقیقی تحقق نیابد، انسان از گناه جدا نمیگردد و همواره آن را انجام میدهد.
2. عمل صالح
با عمل صالح توبه در وجود انسان مستقر میشود و به توبه حقیقی یا توبه نصوح میانجامد.
3. ایمان
مشرک باید در کنار توبه از گناهان گذشته خود، ایمان آورد تا گناهانش به نیکیها تبدیل شود؛ ولی برای مؤمن گنهکار توبه و عمل صالح به تنهایی کافی است و گناهانش را به حسنات تبدیل میکند. از این رو، در آیه بعد میفرماید: « وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَی اللَّهِ مَتاباً » کسی که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، به سوی خدا بازگشت میکند.
لازم به ذکر است که عالمان اخلاقی با استفاده از منابع اسلامی فرموده اند: شخص توبه کننده ،حتی اگر پس از توبه نصوح، به دلایلی دوباره به گناه آلوده گردد و توبه نماید، پذیرش و آمرزش الهی را در پی خواهد داشت و این فرایند تا هنگام مرگ ادامه خواهد داشت .
اقسام گناه و روش های توبه:
توبه را از یک لحاظ به دو قسم تقسیم کرده اند: یک دسته از گناهان، کوچک و کم شعاعند و صرفا با استغفار و پشیمانی قلبی، جبران می شود، اما دسته دیگری از گناهان، هم بزرگ و ویران کننده هستند و هم اثر وضعی دارند. این دسته، اضافه بر پشیمانی قلبی و استغفار با زبان،اقدام عملی و جبران مافات و ترمیم خرابیهای بوجود آمده را نیز می طلبد!
در تقسیم بندی دیگر، گناهانی را که ممکن است انسان مرتکب شود می توان به سه دسته تقسیم تقسیم کرد:
الف. ستم به خویشتن
یعنی انسان از این ناحیه به جان، مال و حیثیت خویش صدمه زده و موجب عدم پیشرفت یا فقر و عقب افتادگی و گرفتاری خود شده است. در این گونه موارد، گرچه گنهکار در حق خود ظلم کرده، ولی چون معمولا پای شخص دیگر و حق دیگری در بین نیست، با استغفار و جبران خطاها و ضررها، آسانتر می توان از آنها توبه کرد و راه خیر و صلاح و سعادت دنیوی و اخروی را در پیش گرفت.
ب. حق الله
فطرت پاک و سالمی که خداوند در نهاد انسان قرار داده، اعضاء و جوارح و نعمتهای فراوان مادی و معنوی، پانزده میلیارد سلولی که در مغز اوست و سرانجام «ارسال رسل و انزال کتب» همه برای پویایی و سعادت اوست، اما با تأسف آدمی بر اثر تأثیرپذیری از عوامل درونی و بیرونی، همه این نعمتها را نادیده انگاشته و راه تمرد و عصیان را در پیش می گیرد! اما راه کاری که برای این دسته گناهان وجود دارد این که: اگر شرک و کفر صورت گرفته، باید «توحید و یکتاپرستی» را جایگزین آن نمود و اگر در احکام و فروع دین کوتاهی و تعلل شده، باید به تکمیل و جبران آنچه از دست رفته اقدام کرد.
ج. حق الناس
شرایط توبه در «حق الناس» سنگین تر از توبه در «حق الله» است و این گناه، یعنی تجاوز به حقوق دیگران را امام علی(علیه السلام) از آن به «مظالم العباد»(کلینی، اصول کافی، ج2، ص443) و امام زین العابدین(علیه السلام) به «تضییع حقوق الاخوان»(مجلسی، بحارالانوار، ج72، ص415) یاد کرده اند.
در روایت آمده: پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) به خانه کعبه نگاه کرد، آن را مورد تعظیم قرار داد و سپس ادامه داد: حق واحترام یک مؤمن از تو بالاتر است، چون خداوند خانه کعبه را دارای یک احترام و عظمت دانست و از مؤمن سه چیز را: «مال-خون-سوءظن»(همان، ج67، ص71)
بر این اساس مردم و مؤمنان دارای سه نوع حق، احترام و مصونیتند؛ به موازات همین سه حق ممکن است سه نوع ظلم هم به آنان روا شود و بر همین پایه سه نوع توبه هم واجب می شود که این سه عبارتند از: 1. تجاوز به مال 2. لطمه به جان 3. ضربه به آبرو.
توبه و جبران گذشته:
توبه؛ یعنی پشیمانی و تصمیم جدی بر ترک گناه. همچنین جبران خسارتهای مالی و حقوقی مردم و... حال اگرکسی به راستی و از روی اخلاص توبه کرد، مطمئن باشد خداوند کریم و مهربان - هم چنان که خود وعده فرموده است - توبه او را خواهد پذیرفت.
گناهانی که فقط از حقوق خداوند است، چنانچه قضا و کفاره داشته باشد - مانند نماز، روزه و حج - انسان بایدعلاوه بر توبه و تصمیم بر ترک گناه، قضای آنها را نیز به جا آورد و کفاره آنها را بپردازد و آنهایی که قضا و کفاره ندارد - مثل دروغ و استمنا و ... - فقط توبه و استغفار کافی است. در گناهانی نیز که در آنها حقوق مردم پایمال شده - مثل دزدی و از بین بردن اموال مردم یا قتل و جرح دیگران و ... - علاوه بر توبه و پشیمانی باید رضایت صاحبان حق را با پرداخت غرامت یا حلالیت گرفتن حاصل کرد.
چند نکته در مورد توبه و جبران حق الناس
1- توبه حق الناس این است که حقوقی از مردم را که تباه ساخته جبران نماید و آنها را تدارک کند و حقوق مردم را به آنها برگرداند و در صورت امکان و دسترسی از آنها رضایت و حلالیت بطلبد.
حق الناس اگر ارتکاب گناهانی مانند غیبت و تهمت و مانند آن باشد و بتوان بدون ایجاد نگرانی و در پی داشتن مفسده از صاحبان حق حلیت طلبید و آنها را راضی کرد باید چنین کرد . در این زمینه توصیه می شود اگر افرادی که پیش آنها غیبت کرده اید می شناسید، به نحوی از غیبت شده اعاده حیثیت نمایید و به طور مثال به اطلاع آنها برسانید که در مورد آن مطلب اشتباه کرده اید و با یادآوری نکات قوت شخصیت آن فرد به جبران آن بپردازید و در صورتی که امکان این کار نیست و اگر به خود غیبت شده نیز بگویید باعث مفسده می شود و امکان برخورد هست، تنها توبه و استغفار کافی است.
2- البته لازم نیست طلب حلالیت به صورت مستقیم و بی واسطه باشد بلکه می توان با واسطه و حتی با تلفن و نامه و مانند آن این کار را انجام داد .
3- اگر حلالیت طلبیدن مستلزم نگرانی و ناراحتی و مفسده باشد وظیفه شما توبه کردن و استغفار به درگاه الهی و نیز طلب خیر و استغفار برای صاحب حق است .
4- در این زمینه توصیه می شود اگر افرادی که پیش آنها غیبت کرده اید می شناسید، به نحوی از غیبت شده اعاده حیثیت نمایید و به طور مثال به اطلاع آنها برسانید که در مورد آن مطلب اشتباه کرده اید و با یادآوری نکات قوت شخصیت آن فرد به جبران آن بپردازید و در صورتی که امکان این کار نیست و اگر به خود غیبت شده نیز بگویید باعث مفسده می شود و امکان برخورد هست، تنها توبه و استغفار کافی است.
5- انجام کار خیر به نیت صاحبان حق نیز کاری مطلوب است و در کسب رضایت باطنی انها موثر است .
6- در روایات وارده از معصومین (علیهم السلام) تاکید زیادی بر نشکستن توبه و حفظ آن، شده است که منظور از آن، اهمیت دادن به توبه و جدی گرفتن آن و رعایت و حفظ و استقامت بر سر این تعهد الهی است؛ نه این که اگر فردی چند بار توبه کرد و جداً توبه کرد، توبه اش مقبول نمی باشد و یا اثری ندارد و یا دیگر نباید توبه کند. پس جهت گیری چنین روایاتی، اهمیت دادن به توبه و بازی و شوخی و کم اهمیت نگرفتن آن است و گر نه از روایات فراوان دیگری استفاده می شود که اگر انسان گناه کرد هر چند پی در پی و فراوان هم باشد بر او واجب است که توبه نماید.
7- توبه از درهای برزگ لطف و رحمت الهی و موهبتی آسمانی است . انسانی مومنی که مرتکب گناه شده واجب است که فورا توبه کند و روح تیره شده خود را با آب توبه واستغفار صیقلی دهد . توبه بعد از هر گناه واجب شرعی است و اگر گناه هزاران بار هم تکرار شود باز نه تنها توبه امر مطلوبی است بلکه واجبی شرعی و عقلی است . ممکن است انسان گنهکار از توبه کردن مکرر خسته و ملول گردد اما خداوند هر گز ازقبول توبه بنده و آمرزش او خسته نمی گردد .
بازآ بازآ هر آن که هستی باز آ
گر بدکار و گبر و بت پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ
مهمترین شرایط توبه عبارت است از:
1. پشیمانی و ندامت از صمیم قلب و تصمیم بر عدم ارتکاب دوباره
2. استغفار و طلب بخشش
3. تصمیم قاطع بر جبران گذشته و ادای حقوق، خصوصا اگر حق الناس باشد.
در ادامه و به منظور توضیح بیشتر در این زمینه به مطلبی از کتاب احیاءالعلوم غزالی به نقل از کتاب ترجمه اخلاق شبر اشاره می کنیم:
پذیرش توبه
ابو حامد غزالی در کتاب احیاء چنین میگوید: اگر معنی قبول را فهمیده باشی شک نخواهی داشت که هر توبه صحیحی پذیرفته و مقبول است. کسانی که به نور بصیرت میبینند، و از انوار قرآن مدد میگیرند، میدانند که هر قلب سلیمی مقبول خدا و در آخرت در جوار او بهرهمند از نعمت اوست و آمادگی دارد که با چشم خود به وجه اللّه بنگرد. و میدانند که قلب در اصل، سلیم آفریده شده است زیرا هر نوزادی با فطرت خدا پرستی آفریده میشود امّا آن سلامت توسط کدورتی که گرد و غبار گناهان بر آن ایجاد میکنند از دست میرود. و میدانند که آتش ندامت این کدورت و غبار را از بین میبرد و نور حسنه، ظلمت سیئة را از بین می برد.
ظلمت معاصی، طاقت مقابله با نور حسنات را ندارد؛ همچنان که ظلمت شب، در مقابل نور روز و همچنانکه کدورت چرک، در مقابل سفیدی صابون.
همانطور که اگر انسان با لباسی که در تن دارد دست به کارهای پست بزند لباسش کثیف میشود و چون آن را با آب گرم و صابون بشوید پاکیزه میشود، بکار بردن قلب در شهوات، آن را کثیف میکند و چون آن را با آب اشک و آتش ندامت بشوید، پاکیزه و طاهر خواهد شد و هر قلبی پاکیزه و طاهر شد مقبول است... گاهی انسان با زبان میگوید توبه کردم ولی به لباسشویی میماند که با زبان بگوید لباس را شستم و وارد عمل نشود، همانطور که این کلام لباس را تمیز نمیکند و نمیتواند صفت موجود در آن را عوض کند، مگر ضد آن صفت را در آن ایجاد نماید، آن کلام هم باعث سفیدی قلب نمیشود.
امام باقر (علیه السلام) به محمد بن مسلم چنین میفرماید: وقتی که مؤمن توبه میکند، گناهان قبل از توبهاش بخشیده میشود، پس او باید برای بعد از توبه عمل کند. ولی آگاه باشید بخدا قسم این مزیت فقط برای اهل ایمان است...
پرسشگر عزیز بدان که:
انسانی که گاهی دچار گناه و خطا میگردد و بعد پشیمان میگردد و خود را ملامت و سرزنش میکند، به مرحلهای رسیده که دارای نفس لوّامه و سرزنشگر شده است و یک پله از مرحله نفس اماره یعنی نفسی که به زشتی و بدی امر میکند و از انجام آن ملول نمیگردد و بیمی ندارد، بالاتر آمده است و این فرد یک قدم به هدف نزدیک شده است و باید خدا را شاکر بود و از او خواست که توفیق رسیدن به مراحل بالاتر و هر چه بیشتر نزدیکتر شدن به خود را به ما عنایت کند.
باید توجه داشت که فاصله گرفتن از بدی و گناه و نزدیک شدن به معنویات و قرب خداوند، امری تدریجی است و محتاج صبر و حوصله فراوان است. انسان باید مانند کوهنوردی باشد که گاهی به قله کوه بلندی که قصد صعود به آن را دارد نگاه میکند و احساس میکند هنوز تا قله کوه، راه زیادی مانده و از طرفی به دامنه کوه نگاه میکند و میبیند از آن فاصله گرفته و این حالت بین ترس و امید را چنانچه در قرآن کریم و روایات معصومین(علیهم السلام) آمده، همواره در زندگی خود حفظ کند. یعنی هم از این که گاهی توفیق بندگی و دوری از گناه را پیدا کرده امیدوار و خوشحال باشد و هم از این که گاهی دچار لغزش و گناه میگردد ترسان و بیمناک.
شرایط پذیرش توبه:
1. گناه را از روی جهالت و نادانی و طغیان غرایز و تسلط هوس های سرکش و چیره شدن آنها بر نیروی عقل و ایمان انجام داده باشد، نه از روی انکار حکم خداوند و عناد و دشمنی؛ چون چنین گناهی حکایت از کفر انسان می کند و توبه از آن قبول نیست مگر این که از این حالت بازگردد و دست از عناد و انکار بشوید.
2. هنوز چندان زمانی از گناه نگذشته توبه کند و زود پشیمان شود و به سوی خدا بازگردد، زیرا توبه کامل آن است که آثار و رسوبات گناه به کلی از روح و جان انسان شسته شود و کمترین اثری از آن در دل باقی نماند و این در صورتی است که در فاصله نزدیکی قبل از ریشه دواندن گناه در دل، انسان پشیمان گردد؛ در غیر این صورت غالبا اثرات گناه در زوایای قلب و جان انسان باقی می ماند، پس توبه کامل آن است که زود انجام پذیرد.
البته منظور این نیست که کسی که توبه را به تاخیر می اندازد، توبه اش مورد قبول نیست؛ بلکه مقصود این است که هر چه در توبه و جبران گذشته تاخیر شود، راه بازگشت و اصلاح گذشته، سخت تر خواهد شد.
شرایط توبه:
امیر مؤمنان(علیه السلام) در حکمت 417 از نهج البلاغه (ترجمه محمد دشتی) در جواب کسی که در حضور امام(علیه السلام) بدون توجه لازم گفت: «استغفرالله» فرمود: مادرت بر تو بگرید، آیا می دانی معنای استغفار چیست؟
استغفار درجه والامقامان است و دارای شش معنا می باشد:
1. پشیمانی از گذشته
2. تصمیم به عدم بازگشت به گناه
3. پرداخت حقوق مردم، چنانچه خدا را پاک دیدار کنی که چیزی بر عهده تو نباشد.
4. تمام واجب های ضایع شده را به جا آوری.
5. گوشتی را که از حرام بر اندامت روییده، با اندوه فراوان آب کنی، چنان که پوست به استخوان چسبیده، گوشت تازه بروید.
6. رنج طاعت را به تن بچشانی چنان که شیرینی گناه را به او چشانده بودی، پس آنگاه بگویی: «استغفرالله» (حکمت 417 نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی).
توجه به نکات ذیل می تواند راهگشا باشد:
1- حقیقت توبه بازگشت و رجوع به خداوند است و توجه به وابستگی خود در همه وجود و صفات و اوصاف و نیز ملاحظه تقصیر و حقارت و کوچکی خود در برابر ذات بی کران ربوبی است و به همین خاطر، توبه و استغفار مراتب و درجات بسیار و متعددی دارد و هر فردی متناسب با ایمان و معرفت و مقام و جایگاهش در نظام هستی و قرب و منزلتش با خداوند، توبه و استغفاری مخصوص خود دارد. از همین جا معلوم می شود که توبه اختصاصی به توبه از گناه ندارد و توبه و استغفار انبیا و اولیا و معصومین –علیهم السلام- بر همین اساس قابل تحلیل و توجیه است.
2- سخن امیر المومنین (علیه السلام) در نهج البلاغه (حکمت 417) مربوط به مراحل عالی و تمام عیار توبه است و حضرت به آن فرد روش و شرایط توبه کامل را آموزش داده است و این چنین نیست که هر توبه ای هر چند در مراحل پایین تر و ناقص تر این شرایط را داشته باشد.
3- در روایات وارده از معصومین (علیهم السلام) تاکید زیادی بر نشکستن توبه و حفظ آن، شده است که منظور از آن، اهمیت دادن به توبه و جدی گرفتن آن و رعایت و حفظ و استقامت بر سر این تعهد الهی است؛ نه این که اگر فردی چند بار توبه کرد و جداً توبه کرد، توبه اش مقبول نمی باشد و یا اثری ندارد و یا دیگر نباید توبه کند. پس جهت گیری چنین روایاتی، اهمیت دادن به توبه و بازی و شوخی و کم اهمیت نگرفتن آن است و گر نه از روایات فراوان دیگری استفاده می شود که اگر انسان گناه کرد هر چند پی در پی و فراوان هم باشد بر او واجب است که توبه نماید.
آثار توبه:
1- محبوبیت نزد خداوند
سوره بقره / 222 : «ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین» خداوند توبه کنندگان و پاکان را دوست دارد.
2 – تبدیل سیئات به حسنات
سوره فرقان / 70 : «الا من تاب و آمن و عمل عملا ً صالحا ً فأولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات و کان الله غفورا ً رحیما ً» مگر آن کسان که توبه کنند و ایمان آورند و کارهای شایسته کنند خدا بدیهایشان را به نیکی ها بدل می کند و خدا آمرزنده و مهربان است.
3 – فلاح و رستگاری
سوره نور / 31 : «و توبوا الی الله جمیعا ً ایها المؤمنون لعلکم تفلحون» ای مؤمنان! همگی به درگاه خدا توبه کنید باشد که رستگار شوید.
4 – آمرزش گناهان
سوره شوری / 25 : «و هو الذی یقبل التوبه عن عباده و یعفو عن السیئات و یعلم ما تفعلون» اوست که توبه ی بندگانش را می پذیرد و از بدیها و گناهان در می گذرد و آنچه می کنید می داند.
5 – حفظ از عذاب الهی
سوره غافر / 7 : «وقهم عذاب الجحیم» ما آنان (تائبین) را از عذاب جهنم رهایی خواهیم داد (به وسیله ی طلب غفران).
6 – پوشاندن سیئات
سوره ی تحریم / آیه ی 8 : «یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبة نصوحا عسی ان یکفر عنکم سیئاتکم» ای کسانی که ایمان آوردید از گناهان خود به سوی خدا، توبه خالصانه کنید چرا که امید است به اینکه پروردگار شما، سیئات شما را از خود شما بپوشاند.
امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند : «هر کس توبه کند خداوند او را بیامرزد و به جوارح او و جای جای زمین دستور داده شود که آبروی او را حفظ کند و عیبهایش را بپوشانند و گناهانی که فرشتگان حافظ اعمال برایش نوشته اند از یاد آنان برده شود.»(میزان الحکمة / ج2 / ح 2183)
7 – برخورداری از برکات و نعمتهای الهی
سوره نوح / آیات 11 و 12 : «فقلت استغفروا ربکم انه کان غفارا ً یرسل السماء علیکم مدرارا ً و یمددکم باموال و بنین ...» پس به آن قوم گفتم: طلب مغفرت و آمرزش و توبه کنید از پروردگار خویش که بخشنده و آمرزنده است و اگر توبه کنید ما بر شما باران می فرستیم و همچنین شما را یاری می کنیم به واسطه ی اموال کثیره و فرزندان زیاد.
امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند : «زیاد طلب آمرزش از خدا کنید تا از خدا طلب روزی کنید».
8 – ورود به بهشت
سوره ی تحریم / 8 : «یا ایها الذین امنوا توبوا الی الله توبة ً نصوحا ... و یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار».
دوست عزیز
پاسخ پرسش شما از گستردگی زیادی برخوردار است که ما به همین مقدار اکتفا می کنیم و شما را به مطالعه کتابهای معرفی شده دعوت می کنیم.
موفق و پایدار باشید.
-----------------------------------
برای مطالعه بیشتر ر.ک منابع اخلاقی:
-گناه شناسی/ محسن قرائتی.
-گناهان کبیره/ شهید دستغیب.
- شهید دستغیب، قیامت و قرآن (تفسیر سوره طور).
- مقالات، استاد محمد شجاعی.
- ترجمه جامع السعادات، مرحوم نراقی.
- ترجمه الاخلاق، مرحوم شبر.
- نقطه های آغاز در اخلاق، مهدوی کنی.
- بازگشت به خویشتن یا توبه نصوح / رضوانعلی مصیبی